زندگینامه و وصیت شهید

ساخت وبلاگ

فکر وذکرش جنگ در راه خدا بود و همواره می گفت :من نمی توانستم ستمی را که بر

برادران وخواهران مرز نشینم می رود نادیده بگیرم ونظاره گر صحنه باشم لذا در آموزشگاه افسری

ژاندارمری جمهوری اسلامی وارد شد وباری دیگر در این کسوت مقدس قدم به میدان مبارزه نهاد وپس از

طی دوره نظامی به اخذ درجه ستوان سومی موفق شد و چندین بار دیگر برای نجات مردم مظلوم و

ستم کشیده کردستان داوطلبانه عازم آن دیار گردید ودر آنجا مشکل ترین پایگاه عملیاتی را برای خود

انتخاب کرد وبه مبارزه با یاغیان ضعیف کش ادامه داد ودر این پست سخت ترین وشکننده ترین ضربات رابه

 پیکر بی توان مزدوران شرق وغرب وارد آورد بطوری که شرح دلاوری ها وجانبازی های او هنوز هم زبان زد

 همسنگران ویارانش می باشد وچنان نامش لرزه بر اندام دشمنان خدا وخلق خدا می انداخت که

مذبوحانه برای سر او جایزه تعیین کرده بودند واز طریق پیکها واز طرف دیگر برای او پیام می فرستادند که

اگر به راه خود ادامه دهد او را از میان بر خواهند داشت اما این تهدیدها هرگزدر عقیده استوار او نتوانست

 خللی ایجاد کند ولذا برای از بین بردن این سر سپردگان اجنبی بر فعالیعت وطلیعه دار لشکر بود والله اکبر

 گویان همچون مولایش حسین بر دشمن حمله می برد ودر این راه هیچگاه نه احساس کسالت ونه

اظهار خستگی نمود رفتار دوستانه وصمیمی او باسربازان پایگاه به گونه ای بود که هیچ تازه واردی

 نمی توانست تشخیص دهد که فرمانده کیست وفرمان بر کدام است ؟ودر حملاتی که به دشمن می کرد

 تا آنان را متلاشی ویا متواری نمی ساخت عقب نمی نشست سرانجام دریک درگیری تا آخرین گلوله در

 مقابل دشمن ایستاد تا آنکه در اوج مظلومیت درراه حاکمیت توحید واحیای ارزشهای انسانی به دست

 دیو سری که روی یزید را سپید کرده بودند در روز عاشورای حسینی دعای در حرم موسی الرضا(ع) را مستجاب شده دید

 و شربت شهادت را نوشید وروح

الهی وملکوتی اش از این جهان خاکی گسست وبه جوار رحمت حق پیوست .

 

 

بخشی از وصیت نامه شهید عبدالمحمد امیری

حیف است که اعتقاد به مبداءو نهاد دارند واوج وارزش شهادت را می دانند اما دل به این دنیای فانی ببندند

 ودر بستر بیماری بمیرند ما که ایمان واعتقاد به قدرت لایزال الهی داریم باید خدا بصیرانه ومخلصانه در راه

 خدا جهاد کنیم وجانی راکه او به ما داده بی ریاوبا اخلاص تمام تقدیم پیشگاه خودش بکنیم من که

پاسدار اسلام و سرباز امام خمینی هستم برای رضای پروردگار خویش جهاد می کنم وتا آخر ین نفس

 قطره خون خود در برابر دشمنان خدا ودین خدا می ایستم این پیمانی است که خود با خدای خود بستم

 وتا آخر بر سر پیمانم خواهم ماند .

هنگامی که در دانشکده بودم توفیق تشرف به استان مقدس علی بن موسی الرضا(ع) برایم حاصل شد ودر

حرم آن بزرگواراز آن امام والا مقام خواستم که از خدا بخواهد تا مرا افسری شجاع وبی باک ومفید برای

اسلام وکشور قرار دهد ونیز مرگم را شهادت در روز عاشورا مقدر کند.

ای برادران من به شما سفارش

می کنم که قدر این انقلاب وقدر این امام را بدانید وآگاه باشید که این جنگ آزمایشی برای بنده گان

وتشخیص خالص از نا خالص ومؤمن از منافق بهوش باشید تا از این امتحان سر افراز و پیروز بدر

آیید.مؤمنانه و مخلصانه به سوی جبهه بشتابید وتا حصول پیروزی نهایی از پا ننشینید .

پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند.

شهید آوینی

وسلام..

 

زندگینامه و وصیت شهید...
ما را در سایت زندگینامه و وصیت شهید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bentorasoll بازدید : 135 تاريخ : چهارشنبه 9 اسفند 1396 ساعت: 19:27